یک بچه هزار رشته

شاید یادمان باشد وقتی می‌خواستیم برای رشته تحصیلی دبیرستانمان تصمیم بگیریم، تا می‌خواستیم با کسی در این مورد مشورت کنیم، اول از معدلمان می‌پرسیدند.

 انگار مهم‌ترین معیار برای انتخاب رشته، نه علایق و نه ویژگی‌های خاص ما، که فقط نمرات ما  بودند. آن موقع از اینکه تمام شخصیت مان  در چند نمره خلاصه می‌شد، خیلی دلخور می‌شدیم.

دلمان می‌خواست یک نفر از ما  بپرسد که می‌خواهیم  در آینده چکاره شویم یا چرا به فلان شغل علاقه داریم  و چرا فکر می‌کنیم که در آن موفق می‌شویم.  اکنون هم وقتی افراد زیادی را می‌بینیم که بعد از اتمام درس مدرسه یا دانشگاه، وارد شغل‌هایی بی‌ارتباط با رشته تحصیلی‌شان می‌شوند، مطمئن می‌شویم که هنوز هم انتخاب رشته با معیارهای درستی صورت نمی‌گیرد.

 تا صحبت از انتخاب رشته می‌شود، همه یاد کنکور و دانشگاه می‌افتند، بی‌توجه به اینکه قسمت اصلی این انتخاب سال‌ها قبل اتفاق افتاده؛ زمانی که فرد برای رشته دبیرستانش تصمیم گرفته است.

شاید به نظر برسد که سال‌های اول دبیرستان هنوز خیلی زود است که در مورد حرفه‌ای که در آینده می‌خواهیم انتخاب کنیم، تصمیم بگیریم. اما اگر بدانیم که داشتن هدف، نقش مهمی‌در موفقیت دارد، شاید کمی ‌جدی‌تر به این مسئله نگاه کنیم.

البته این مقاله جای توضیح دادن سیر تا پیاز انتخاب رشته نیست. فقط به معیاری اشاره خواهیم کرد که کمتر به آن توجه شده است؛ ویژگی‌های شخصیتی. اینکه چطور از روی ویژگی‌های شخصیتی فرزندمان، به او کمک کنیم تا رشته و نهایتا شغلی متناسب با همان ویژگی‌ها انتخاب کند.

توجه داشته باشید که این روش، یک روش صددرصد اثبات ‌شده نیست؛ تنها یک راهنماست.
 شما با توجه به شناختی که طی سال‌ها و به مرور زمان از فرزندتان به دست می‌آورید، بهترین کسی هستید که می‌توانید به او در شناخت خود و همچنین توانایی‌ها و علاقه‌هایش کمک کنید. شاید همه این توضیح‌ها یک نتیجه ساده اما مهم داشته باشد؛ اینکه اول فرزندتان را بشناسید و بعد برای آینده‌اش تعیین تکلیف کرده و راه را مشخص کنید.

 ما درون را بنگریم و حال را

یکی از کاربردی‌ترین دسته‌بندی‌ها در افراد، استفاده از معیار درون‌گرایی و برون‌گرایی است. درمورد ویژگی‌های هر گروه شاید از روی معنی کلمات بتوان حدس‌هایی زد:

 شغل‌های مناسب برای هر گروه:
درون‌گرا: در آینده شغل‌هایی مناسب این گروه است که کمتر با مردم در ارتباط مستقیم باشد؛ مثل کارهای آزمایشگاهی، پژوهشی، خلبانی، کتابداری، پزشکی با تخصص‌هایی مثل: جراحی، بیهوشی و رادیولوژی، انواع طراحی‌ها اعم از صنعتی، لباس یا خانه و دکور، مهندسی کامپیوتر و رشته‌های دیگر مهندسی که به طراحی پروژه‌ها مربوط می‌شود و فعالیت‌های هنری اعم از نقاشی، خطاطی، مجسمه‌سازی و...

برون‌گرا: در آینده در شغل‌هایی احساس رضایت بیشتری می‌کنند که بیشتر با مردم در ارتباط مستقیم باشد؛ مثل منشی‌گری، فروشندگی، بازاریابی، بازیگری، روان‌شناسی، معلمی، خبرنگاری، پزشکی با تخصص‌هایی مثل  اطفال، زنان، پوست و رشته‌های مهندسی که در کارهای اجرایی فعالیت دارند.

البته باید توجه داشته باشید که ویژگی‌های گفته‌شده مربوط به افرادی است که کاملا یا درون‌گرا هستند یا برون‌گرا. ممکن است در بررسی این ویژگی‌ها به نظرتان برسد که تمام این ویژگی‌ها را یک نفر نداشته باشد؛ این اتفاق کاملا طبیعی است اما قطعا اگر کمی‌ بیشتر دقت کنید، متوجه می‌شوید که بالاخره تمایل به یک سمت بیشتر است.

 من عشق هیجانم

از همان دوران کودکی، تفاوت بچه‌ها در این مورد یعنی اینکه هیجان‌خواهند یا نه، بسیار آشکار است. اکثر مادرها از این نظر بچه خود را به‌خوبی می‌شناسند چرا که تفاوت‌ها از همان سنین پایین یعنی قبل از یک سالگی آرام‌آرام مشخص می‌شود. اما شاید نکته‌ای که اکثر مادر‌ها از آن بی‌اطلاع هستند، کاربرد این دسته‌بندی است. برای همین، اول ویژگی‌های هر گروه را مرور می‌کنیم و بعد در مورد شغل مناسب برای هر کدام، پیشنهاد‌هایی را ارائه می‌کنیم.

 شغل‌های مناسب برای هر گروه
هیجان‌خواه: شغل‌هایی مناسب این گروه است که روتین و تکراری نباشد. این گروه از افراد از عهده کار‌های پراسترس نیز بهتر برمی‌آیند؛ شغل‌هایی مثل خلبانی، خبرنگاری، غواصی، موسیقی، مشاور مسکن، کار در بورس؛ پزشکی با تخصص‌هایی مثل جراحی.

هیجان‌گریز: شغل‌هایی مناسب این گروه است که استرس زیادی نداشته باشد و موارد کاری قابل پیش‌بینی باشد. شغل‌هایی مثل: کارهای اداری و دفتری، پژوهشی، دبیری، مهندسی در رشته‌های مربوط به طراحی پروژه‌ها، کارهای یدی و کارگری.

البته باید توجه داشت که در بین شغل‌های هر گروه درجات آنها متفاوت است. به عنوان مثال در مورد گروه هیجان‌خواه، هیجان کاری مثل خبرنگاری به مراتب بیش از خلبانی است یا در مورد شغل‌های هیجان‌گریز هم هیچ شغلی نیست که خالی از هیجان باشد بلکه فقط هیجان آنها در کل کمتر از گروه دیگر است.

 البته باید توجه داشته باشید که منظور از هیجان، استرس و فشارکاری نیست بلکه تجربه موارد جدید و احساس خوشایند ناشی از آن است؛ هر چند با افزایش هیجان معمولاً استرس آن نیز افزایش می‌یابد.

در پایان، لازم است به این نکته توجه داشته باشید که این ویژگی‌های شخصیتی از ثبات بالایی برخوردارند لذا امکان تغییر آنها در طول سال‌ها کم است و اهداف انتخاب‌شده براساس آنها در طول سال‌ها کمتر تغییر می‌‌کند.

 
     
  
منبع :همشهری
 
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد